زبانشناسی اجتماعی
سولماز ملت دوست؛ محمد رضا احمدخانی؛ حمیدرضا شعیری؛ علی کریمی فیروز جایی
چکیده
در پژوهش حاضر، شأن و منزلت اجتماعی زبانها و گویشهای ایرانی، با توجه به میزان کاربرد آنها در جامعۀ زبانی شهر تهران، نسبت به مقولات اجتماعی از منظر واقعیتهای شناختی پشت پردة کاربرد واقعی زبان، در چارچوب نظریه لکتال مورد بررسی قرارگرفتهاست.محققان با استفاده از این نظریه کاربرد-محور، میل و گرایش فردی گویندگان زبان نسبت به ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، شأن و منزلت اجتماعی زبانها و گویشهای ایرانی، با توجه به میزان کاربرد آنها در جامعۀ زبانی شهر تهران، نسبت به مقولات اجتماعی از منظر واقعیتهای شناختی پشت پردة کاربرد واقعی زبان، در چارچوب نظریه لکتال مورد بررسی قرارگرفتهاست.محققان با استفاده از این نظریه کاربرد-محور، میل و گرایش فردی گویندگان زبان نسبت به گونههای زبانی متفاوت را با درنظرگرفتن متغیرهای مستقل اجتماعی سطح مالی و شغل به تصویر کشیدهاند.بزار بهکارگرفتهشده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته به شیوه پیمایشی و مصاحبه هستند. در این پژوهش میدانی، دادههای زبانی از 314 شرکتکننده بهصورت نیمه تصادفی از جامعة زبانی مهاجرین در شهر تهران، دارای اصالتهای زبانی ترکی، لکی، کردی، بلوچی و مازندرانی و نیز گویشهای مشهدی، لری، همدانی، اصفهانی و یزدی گردآوریشدهاند. برای دریافت نتایج آماری از مقیاس لیکرت، آلفای کرونباخ، ارزش p-value ، آزمون تک بعدی تی استیودنت استفاده شدهاست. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کاربرد گونۀ غیرمعیار در بازنشستگان بیش از دیگر مشاغل است و به لحاظ سطح مالی، طبقه ضعیف بیشترین کاربرد گونۀ غیرمعیار را دارند. در نهایت 54/83 درصد از گویندگان گونههای زبانی در تهران، در گفتار روزانهی خود در جامعه، از گونۀ معیارِ زبان استفاده کردهاند. به لحاظ مولفه مهاجرت، مهاجرین نسل اول، کاربرد گونۀ زبانی غیرمعیار بیشتری نشان دادهاند.
زبانشناسی اجتماعی
الهه مداح شورچه؛ بهمن زندی؛ بلقیس روشن؛ علی کریمی فیروز جایی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت و تحصیلاتِ وکلا بر تعاملات کلامی قضات با آنها در رویدادهای حقوقی در چهارچوب زبانشناسی اجتماعی حقوقی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل وکلای پایة یک دادگستری شهر مشهد ایران است و روش انتخاب نمونهها نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع اطلاعات است. رویکرد پژوهش کیفی، روش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت و تحصیلاتِ وکلا بر تعاملات کلامی قضات با آنها در رویدادهای حقوقی در چهارچوب زبانشناسی اجتماعی حقوقی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل وکلای پایة یک دادگستری شهر مشهد ایران است و روش انتخاب نمونهها نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع اطلاعات است. رویکرد پژوهش کیفی، روش تحلیل آن تحلیل مضمون و ابزار آن مصاحبة نیمهساختاریافته است. موضوع پژوهش بررسی چگونگی تعاملات کلامی قضات با وکلا در رویدادهای حقوقی، مانند جلسههای دادرسی، بازجویی، بازپرسی و محاکمه، شهر مشهد در سال 1401 است. بدین منظور، محتوای مصاحبهها طی سه مرحله کدگذاری شدند. در مصاحبه با 24 نفر داوطلب از وکلای در دسترس مشخص شد که در رویدادهای حقوقی روابط فرادستی و فرودستی حاکم است و بسیاری از قضات از طریق زبان اعمال قدرت میکنند. نتایج پژوهش نشان میدهد که سن، جنسیت و تحصیلات وکلا در نوع کلام قاضی با آنها، پاسخگویی و حتی صدور رأی تأثیر دارد. جنسیت از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است و کلیشههای جنسیتی در این حیطه بسیار پررنگ هستند. یکی از مسایل قابلتأمل که در مصاحبهها وکلا بیان کردند، اهمیت شخصیت قاضی و شخصیت وکیل در تعاملات کلامی قضات با وکلا بود که حاکی از این امر است که شخصیت خود افراد از سن، جنسیت و تحصیلاتشان بسیار مهمتر و تأثیرگذارتر است. علاوه بر این، افزایش سن نیز متغیر مهمی است و بسیاری از وکلا اظهار داشتند که قضات تجدیدنظر چون سنشان بالاتر است، معمولاً رفتارشان نیز بهتر است و وکلا نیز با افزایش سن مجربتر عمل میکنند. از این گذشته، بهطور کلی، قضات هم در لحن و هم در نوع گفتار با وکلای مسن بهتر برخورد میکنند.
زبانشناسی اجتماعی
شهلا یعقوبی؛ علی کریمی فیروز جایی؛ حمیدرضا شعیری؛ محمدرضا احمدخانی
چکیده
فرآیند مجابسازی از زیرشاخههای بسیار مهم و باز در حوزه نشانهمعناشناسی گفتمان است. مقالهی حاضر میکوشد با رویکرد نشانه-معناشناختی و با استفاده از روش استقرایی به مسئلهی اصلی این پژوهش که بررسی نوع، میزان و بسامد استفاده از عوامل مجابسازی در گفتمان روایی روایتهای عامیانهی آذربایجان است، بپردازد. روایتهای ...
بیشتر
فرآیند مجابسازی از زیرشاخههای بسیار مهم و باز در حوزه نشانهمعناشناسی گفتمان است. مقالهی حاضر میکوشد با رویکرد نشانه-معناشناختی و با استفاده از روش استقرایی به مسئلهی اصلی این پژوهش که بررسی نوع، میزان و بسامد استفاده از عوامل مجابسازی در گفتمان روایی روایتهای عامیانهی آذربایجان است، بپردازد. روایتهای منتخب این مقاله شامل روایتهای ماهیسیاه کوچولو، کچلممسیاه، کوراوغلو، ۲۴ ساعت در خواب و بیداری و روایت یک هلو هزار هلو میشود. یافتهها بیانگر آن است که در این روایتها عوامل مجابسازیگوناگونی مثل استدلال، تدبیر، اعتمادسازی، تحذیر، وعده و نظایر آن، بسته به شرایط و مخاطب بکار رفته است. مشخص گردید که از 145 فرآیند مجابسازی و 24 نوع عامل مجابسازی بررسیشده در پنج روایت عامیانهی آذربایجانی، به ترتیب تحذیر، تهدید، تحریک، استدلال، وعده و رجزخوانی بالاترین بسامدها را داشتهاند؛ به طوریکه در مجموع، حدود یک چهارم کل مجابسازیها از دو سبک تحذیر و تهدید بوده است. اما میزان موفقیت همین دو عامل نیز در مجابسازی به یک اندازه نبوده است. این در حالی است که برخی از عوامل مجابسازی مثل رشوه، ایجاد تردید، تعارف، چاپلوسی، نفرین، تاکید و مظلومنمایی فقط در یک مورد مشاهده شدند. این نشان میدهد که به نوعی برحذر داشتن و ترساندن از عواقب کار، سبک غالب روایتهای عامیانه آذربایجانی مورد بررسی است، هر چند که تنها در حدود 55 درصد موارد منجر به مجاب مخاطب شدهاند. همچنین از میان روایتهای منتحب، ماهی سیاه کوچولو بالاترین درصد عدم موفقیت در مجابسازی را داشته است. زیرا کنشگر اصلی که ماهی است بسیار مصر بر رسیدن به خواستهش است و هیچکس نمیتواند او را مجاب به دستکشیدن از خواستهش بکند. در حالیکه در دو داستان کوراوغلو و کچلممسیاه که رابطه قدرت در میان است، مجابسازی بالاترین حد موفقیت را داشته است.